آيا حضرت مهدي ديده به جهان گشوده است؟



از آغاز بحث تاکنون اين مطالب ترسيم گرديده است:

1- آياتي که از وجود گرانمايه امام مهدي عليه السلام نويد مي دهد.

2- رواياتي که از آن حضرت، ظهور، نام و نسب او بشارت دارد.

و نکات ديگري که پيرامون اين موضوعات مهم و اساسي لازم بنظر مي رسيد.

و لازم به يادآوري است که روايات رسيده از پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم و امامان اهل بيت عليه السلام در مورد وجود
گرانمايه حضرت مهدي عليه السلام و ظهور و نقش دگرگونساز او، همه، پيش از ولادت آن گرامي بيان گرديده و بر اين اساس همه آنها
به منزله نويدها، بشارتها و اخبار از آينده است، از آينده ي جهان و انسان، از آينده ي جامعه ها و تمدنها، از آينده ي حرکت
تاريخ بسوي نور و روشنايي و فلاح و نجات با ظهور حجت خدا.

اينک بحث به ولادت حضرت مهدي عليه السلام مي رسد. ولادت بزرگمردي که قرآن و پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم و
پيشوايان راستگوي اهل بيت عليه السلام همگي نويد آن را دادند و اينجا نقطه اختلاف و ديدگاههاي متفاوت و ميدان برخورد حق و
باطل و رزمگاه واقعيت با دجالگري و دروغ پردازي وحق ستيزي است. و از آنجايي که ما همچنان به دلايل و براهين قطعي و انکار
ناپذير و کافي، مسلح و مجهز هستيم، شايسته است که اين بحث را نيز تا سرحد توان، در پرتو خرد و منطق طرح کنيم و آنگاه خواننده
عزيز را با وجدان و خرد و انديشه اش براي تصميم گيري و انتخاب تنها گذاريم، چرا که





مسئوليت ما فراتر از اين نيست و خداست که هدايتگر به راه راست و درست است.

همه کساني که به انبوه روايات رسيده از پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم و امامان نور عليه السلام پيرامون وجود
گرانمايه حضرت مهدي عليه السلام ايمان آورده اند بر آنان لازم است که به ولادت آن گرامي نيز ايمان داشته و بدان اعتراف
نمايند، چرا که عاقلانه و منطقي بنظر نمي رسد که از سويي اين روايات انبوه، بشارتها و اخبار بسيار از آينده جهان را، بپذيريم
واز دگرسو بر اين پندار بي اساس باشيم که امام مهدي عليه السلام هنوز جهان را به نور وجودش نورباران نساخته است و متولد
نشده است.

اينک توضيح و تبيين مطلب:

حقيقت اين است که روايت رسيده از پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم و امامان اهل بيت عليه السلام در مورد آخرين امام
معصوم، به شايستگي و بدون هيچ نقطه ابهامي، نسب آن حضرت را ترسيم مي کند و به صراحت باز مي گويد که: «امام مهدي عليه السلام
نهمين فرزند امام حسين عليه السلام است.» بدين معنا که چهارمين امام نور، حضرت سجاد نخستين فرزند امام حسين عليه السلام و
حضرت باقر، دومين فرزند و فرزندزاده آن حضرت و بر اين اساس، حضرت عسکري عليه السلام پدر گرامي امام مهدي عليه السلام، هشتمين
فرزند امام حسين عليه السلام و خود حضرت مهدي عليه السلام نهمين فرزند از نسل سرفراز پيشواي شهيدان است.

و نيز روشن است که امام حسن عسکري عليه السلام بوسيله سم خيانت استبداد،زندگي را بدورد گفت و هزاران نفر از مردم پيکر
پاک آن حضرت را تا معراج بدرقه و در مرقد پاکش بخاک سپردند. با اين بيان، براي ايمان آوردندگان به انبوه روايات و بشارتهاي
پيامبر و امامان نور عليه السلام چه راهي جز ايمان و باور و عميق ولادت دوازدهمين امام نور خواهد بود؟

چرا که نمي توان پذيرفت که پدر گرامي آن حضرت به شهادت رسيده باشد اما خود او، نه ديده به جهان گشوده و نه در عالم رحم
باشد، مگر مي توان گفت که انساني از دنيا برود و آنگاه پس از دهها يا صدها سال ديگر، فرزند بي واسطه اش





بدنيا بيايد؟

بر اين اساس، تنها همان ديدگاه نخست، منطقي و استوار است که امام مهدي عليه السلام بي هيچ ترديدي در زمان پدر بزرگوارش
حضرت عسکري عليه السلام ولادت يافته و اکنون هم در پرتو اراده و قدرت آفريدگار هستي، در همين جهان ما زندگي مي کند و در
انتظار دريافت فرمان قيام و ظهور خويش براي اصلاح جهان و جهانيان است.

چرا که طبق انبوه روايات، اين پندار که ممکن است آن حضرت ولادت يافته و از دنيا رفته باشد نيز، بي اساس است. زيرا
روايات بيانگر آن است که آن اصلاحگر بزرگ، زمين و زمان را از عدالت و دادگري لبريز مي سازد و نويدها و بشارتها را تحقق مي
بخشد، مگر نه اينکه هم اکنون ستم و بيداد، گر چه جهان را لبريز نساخته، اما فراگير شده است؟ و به صراحت صدها روايت، آن حضرت
پس از اينکه، جهان لبريز از ستم و بيداد گرديد ظهور خواهد کرد و به فرمان خدا و در پرتو عنايات او، بيداد را نابود و زمين را
مملو از عدالت خواهد ساخت.