در سپيده سحر



حضرت مهدي عليه السلام در سپيده دم پانزدهم شعبان به سال 255 هجري، در شرايط خاص و جو ويژه اي که خاندان وحي و رسالت ناگزير
از نهان داشتن ولادت مبارک او بودند، ديده به جهان گشود، دقايقي پيش از طلوع فجر و درخشش انوار طلايي خورشيد. به هنگامي که
خودکامگان رژيم بيدادگر اموي و پيروان آنان، طبق عادت هميشگي خود به جاي راز و نياز با خداي هستي، در خواب عميق بودند. همان
لحظاتي که بيت رفيع علوي و عسکري عليه السلام با نواي دل انگيز و جانبخش نيايش با خدا و نماز و تلاوت قرآن آباد و آزاد بود و
بسوي جاودانگي پيش مي رفت. راستي که آن لحظات سپيده دم جمعه نيمه شعبان، چقدر افتخارآميز و دوست داشتني و مبارک بود.

آن شب جاودانه و پربرکتي که هيچ کودکي در آن لحظات به دنيا نمي آيد جز اينکه راه ايمان و پروا، خواهد پيمود و اگر در
سرزمينهاي شرک زده باشد خداوند او را به برکت حضرت مهدي عليه السلام بسوي ايمان و تقوا، رهنمون و انتقال خواهد داد. color=red> [1] .

آري! در آن لحظات پربرکت سپيده دم، لحظات مناجات و راز و نياز شيفتگان حق، او ديده به جهان گشود و چقدر آن لحظات براي
ولادت محبوب دلها مناسب بود، چرا که همه ابعاد بينش و حکمت، در آن هنگام رعايت شده بود.

بدينسان آن گرامي، ديده به جهان گشود و «حکيمه» بانوي بزرگ اسلام، در آن شب تاريخي در خانه حضرت عسکري عليه السلام حضور
داشت و در همه مراحل در جريان ولادت امام مهدي عليه السلام بود و شاهد درخشش نور وجود او.





روشن است که همه جا ولادت کودک با گواهي زنان خانواده، يا قابله ي نوزاد، ثابت مي گردد و در جريان ولادت حضرت مهدي عليه
السلام بايد بخاطر داشت که آن بانوي بزرگي که بر اين ولادت گواهي داده است، دخت گرانمايه امام جواد عليه السلام و خواهر
گرامي امام هادي عليه السلام و عمه انديشمند و پرواپيشه حضرت عسکري عليه السلام است، آيا در سخن، مورد اعتمادتر و در زبان و
بيان، پاکتر و درستکارتر و در ايمان، عمل و تقوا، مورد اطمينان تر از او مي توان يافت؟

او براستي زني پرشرافت، عبادت پيشه، شايسته کردار و نيايشگر با خدا بود و بانويي با اين ويژگيها، چگونه مي توان در
درستي گفتار صداقت کلامش، ترديد روا داشت؟



[1] بحارالانوار، ج 51، ص 28.