بازداشت مادر گرامي او



«جعفر» جريان تجلي امام مهدي عليه السلام در نماز بر پدر و دريافت نامه ها و اموال شيعيان قم را، به رژيم عباسي گزارش کرد و
بي درنگ خود خليفه غاصب، دستور بازداشت سالار بانوان، «نرجس» همسر حضرت عسکري عليه السلام را صادر کرد و از او فرزند
گرانمايه اش را مطالبه نمود.

اما او با درايت وصف ناپذير خويش از راه تقيه، جريان را نپذيرفت. اما دستگاه از او دست برنداشت و آن بانوي گرانمايه را
به زندان «قاضي» سامرا و تحت نظر او فرستاد تا ضمن مراقبت شديد از او، جريان را دنبال کند، اما خداوند پس از مدتي کوتاه راه
نجات او را فراهم آورد. [1] .

راستي که لعنت خدا بر رياست و جاه طلبي ابليسي و ميان تهي! که چگونه جنايتکاران در راه به دست آوردنش، وجدان و دين و
عقيده خويش را به قربانگان مي فرستد و نفرين بر جاه طلبي که فرمانبرداري و پيروي هواي دل را گردن نهد و آنچه نفس سرکش دستور
داد و برايش وسوسه چيد، بگويد و انجام دهد.



[1] اکمال الدين، ص 475 و 476، باب 43.