بازگشت

گروه: خصوصيات اخلاقي
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:مهدويت
موضوع فرعي:مهدويت
سؤال:منتظران واقعي حضرت مهدي(ع)چه كساني هستند؟ چه نشانهها وخصوصياتي دارند؟ آياسربازان حضرت اكنون وجود دارند يا بعداً خواهند آمد؟


جواب:

انتظار واژهاي مقدس است و منتظر شخصي است كه از ره آور انتظار بهره ميبرد.

انتظار آن هنگام مقدس و عبادت شد كه آخرين حجت خدا به دستور خداوند غيبت خود را آغاز كرد، كه اكنون بعد از هزار و اندي سال ادامه دارد.

كسي منتظر واقعي است كه خود را از هر جهت آماده ظهور حضرت كند و پيروان سالك كه در سلك و طريق دينند و در اين مسير از تعبد به حق منحرف نميشوند.

انتظار دست رد زدن بر سينه باطل و ردّ هر چه ظلم است. انتظار برترين و بزرگترين عمل است. در سايه انتظار چشمه حق جاري است و عطش طلبان انسانيت فرو مينشيند.

پيامبر گرامي اسلام(ص) فرمود: أفضل أعمل أمتي انتظار الفرج من اللَّه عزّ و جلّ؛ بهترين اعمال امّت من انتظار رسيدن فرج است از طرف خداوند بزرگ.(1) و جز اين نبايد باشد كه انتظار فرج از بهترين اعمال است، زيرا در صورت تحقق ظهور حضرت و به پايان رسيدن انتظار، جامعه اسلامي روي آبادي و آسايش و امنيت را خواهد ديد و اين بالاترين و بهترين آرزويي است كه هر فرد ميتواند آن را داشته باشد.

پس دين داري شرط اصلي شخص منتظر است.

از ويژگيهاي انتظار منتظر، دين داري است و ديانت پيشگي جز اين نميتوان تصور كرد. انسان در دوران غيبت، بايد مواظبت بيشتر، به امر دين خود و دين داري و صحت اعمال خود بپردازد و از هرگونه سستي، انحراف و فتور دوري گزيند. انسان منتظر حكومت علي وار مهدي موعود(ع) علاوه بر تدين و تقوا، بايد پارسا باشد و خود را چناكه آن پيشوا دوست دارد، بسازد و بدارد امام صادق(ع) ميفرمايد: هر كس خوش دارد در شمار اصحاب قائم باشد، بايد چشم به راه باشد و پارسايي پيش گيرد و كردار باورع داشته باشد.(2)

آيا سربازان حضرت اكنون وجود دارند؟

از جمله بحثهاي مهم مربوط به زمان قبل و بعد از ظهور حضرت صاحب(ع) شناخت كميّت و كيفيت ياران حضرت است و اين سؤال در خصوص كميّت و تعدا افراد بيشتر از كيفيت مطرح است و دو گونه جواب دارد:

1 - پاسخي كلّي و غير تفصيلي از اين كه هنگام ظهور بر گِرد حضرت ياراني جمع خواهند شد كه قطعاً يا از قبل و يا هنگام ظهور مأمور بودهاند. اما اين كه زمان قبل و يا هنگام ظهور يعني چه و چه مقطعي را شامل ميشود، كسي اطلاعي ندارد. امام صادق(ع) در توصيف ياران حضرت ميفرمايد: مرداني كه گويا دل هايشان پارههاي آهن است. غبار ترديد در ذات مقدس خدا خاطر نشان را نميآياد. همانند چراغهاي فروزانند، گويا دل هايشان نور باران است.(3)

2 - پاسخ ديگري كه از احاديث ميتوان برگرفت، متفاوت است. بعضي از احاديث، خاستگاه ياران حضرت را مكانهاي خاص دانسته و به تعداد اوليه ياران اشاره دارد كه البته آن نيز متفاوت است.

اميرمؤمنان علي(ع) اشاره به مكان ياران حضرت كرده و ميفرمايد: خوشا به حال طالقان (1) كه خداي بزرگ در آن گنجهاي نهفته دارد برتر از طلا و نقره. آن گنجها مرداني مؤمن هستند كه خداي را به شايستگي شناختهاند. آنان ياران مهدي در آخر الزمان هستند.(4)

امام باقر(ع) اشاره به تعدا ياران حضرت كرده ميفرمايد: گويا آنان را مينگرم، سيصد و اندي مرد بر بلنداي نجف (كوفه) ايستادهاند. دل هايي چون پولاد دارند. در هر سو تا مسافت يك ماه را، ترس بر دلهاي دشمنان سايه ميافكند.(5)

در حديثي ديگر از امام باقر(ع) اشاره به وجود تعدادي زن ميان ياران حضرت شده است: به خدا سوگند! سيصد و سزيده تن كه پنجاه تن از بانوان نيز ميانشان حضور دارند، بدون هيچ قرار قبلي در مكه گرد هم جمع خواهند شد.(6)

البته توصيفهاي انجام شده در زبان مبارك معصوم(ع) نيز اشاره به مكانها و تعداد ياران حضرت به طور قطعيعّت قابل گفتن نيست و شايد نياز به تفسير و تأويل داشته باشد. بنابر اين هر گونه اظهار نظر قطعي در مورد صاحب العصر و الزمان(ع) و مسائل و اتفاقات قبل و بعد از ظهور، ناصواب است، زيرا تا هنگامي كه وجود مقدس قائم آل محمد(عج) در پشت پرده غيبت قرار گرفته، پرداختن به مواردي كه مربوط به وجود ايشان و نيز مسائل جانبي است، نميتواند متقن و مستحكم باشد.

البته مسلّم است كه روزي حضرت ظاهر خواهد شد و بر گِرد او ياراني جمع شده كه يا از قبل آماده بودند و يا در آن هنگام اين لياقت را پيدا كردهاند. در هر دو صورت براي فردي كه بخواهد جزء ياران حضرت باشد، آمادگي روحي و رواني و معنوي لازم است، اگر چه قبل از ظهور حضرت بميرد. امام صادق(ع) فرمود:

هر كسي از شما در انتظار در حالي كه منتظر حضرت باشد، از دنيا برود، مثل كسي است كه در خيمه قائم بوده است.(7)

خيمه كنايه از حضور در لشكر و در زمره يار حضرت است.

پي نوشتها:

1 - تطبيق طالقان بر شهري كه اينك در اطراف تهران و قزوين وجود دارد، قطعيت ندارد.

1 - بحار الانوار، ج 52، ص 128، حديث 21.

2 - محمد رضا حكيمي، خورشيد مغرب، ص 346.

3 - بحار الانوار ،ج 52، ص 308.

4 - مجله حوزه، ويژه امام زمان، ج 70 - 71، ص 300.

5 - بحار الانوار، ج 5، ص 342.

6 - همان، ص 223.

7 - همان، ج 52، ص 125، حديث 15.